به گزارش همشهری آنلاین مرتضی قاسمی از پیشرفت در روند پرونده مرگ برادرش در کمپ ترک اعتیاد بروجرد خبر داد و گفت: بعد از سه سال سرانجام مرگ مغزی منجر به فوت محسن اعلام شد. در متن گزارش کمیسیون تکمیلی نوشته شده که با توجه به فیلم، مدارک و شواهد موجود، بستن دهان محسن با پارچه و انداختن چند پتو روی سرش و گذشت ساعتها در همین وضعیت با دهان بسته، منجر به عارضه مغزی و مرگ مغزی او شده است. در این خصوص چند جلسه کمیسیون پزشکی قانونی با حضور سه متخصص و اعضای خانواده ما تشکیل شد. با همسرم در جلسه اداره کمیسیون پزشکی قانونی کل ایران حضور داشتم و براساس فیلمهای موجود چیزی که ما در این سالها میگفتیم، سرانجام در نظریه پزشکی قانونی تأیید شد.
وی ادامه داد: دست و پای محسن را میبندند، به او آمپول میزنند، دهانش را میبندد و در همان حالت سه پتو روی سرش میاندازند که همین باعث نرسیدن اکسیژن و مرگ مغزی و در نتیجه فوتش میشود. به این ترتیب همان کسی که اکنون در زندان است، متهم ردیف اول محسوب میشود و چند نفر دیگر هم در این قتل مشارکت دارند که باید بازداشت و مجازات شوند.
برادر قهرمان پیشین کشتی آسیا و عضو تیم ملی فرنگی با اشاره به طولانی شدن پرونده رسیدگی به درگذشت برادرش، تصریح کرد: متأسفانه در این سه سال در مورد این پرونده در بروجرد کوتاهی شد و ضاربان به حال خودشان گذاشته شدند. پیگیری ما هم در آن وقت نتیجه نداد، اما با تغییر دادستان و بازپرس قبلی، کار انجام شد. در این سه سال خیلی تلاش کردیم تا از کمیسیون پزشکی قانونی رأی بگیریم و این قتل تأیید شود.
قاسمی گفت: بعد از بررسی فیلمها و شواهد، خودشان هم به چشم یک قتل نمیدیدند و میگفتند اینها جنایت کردند. واقعاً چه دلیلی دارد یک نفر را اینقدر دست و پا بسته کتک بزنند، آمپول بیهوشی تزریق کنند و با پارچه دور دهانش را ببندند و دو سه بار هم تابش دهند؟ از قصد میخواستند او را بُکشند و دلیل دیگری برای این کارشان نبود. پتو روی سرش کشیده و ساعتها به همان شکل رها کرده تا بمیرد. امیدوار هستیم که ضارب اصلی قصاص شده و کسانی که در این قتل مشارکت داشتند، مجازات شوند تا کمی از داغی که به دل ما گذاشتند کم شود. در این چند سال خیلی عذاب کشیدیم، چون محسن را نامردی بدون هیچ جرمی کُشتند.
برادر قهرمان کشتی فرنگی ایران با انتقاد از کمپهای غیرقانونی ترک اعتیاد اظهار داشت: متأسفانه در برخی از این کمپها جنایت و ضرب و شتم زیادی انجام میشود. در کمپهایی که نه دوربین دارند و نه آن بچهها کسی را داشتند که پیگیرشان باشد. وقتی مریضشان میمیرد راحت میگویند سکته و اوردوز کرده یا از پله افتاده است. به ما هم میگفتند محسن تشنج کرده و از پله افتاده و فیلم دوربینها را پاک کرده بودند اما خیلی پیگیری کردیم و فیلمها ریکاوری شد. اگر این کار را نمیکردیم خونش پایمال میشد و آب هم از آب تکان نمیخورد.
قاسمی گفت: برخی از کسانی که تابلوی ترک اعتیاد میزنند خودشان مریض روانی هستند، چه کسی به اینها مجوز میدهد؟ خانوادهها جوانهایشان را به این کمپها میسپارند که وقتی در بچه داخل کمپ رفت و درش بسته شد، نمیدانی آنجا چه اتفاقی میافتد. داستان محسن زنگ خطری برای خانوادهها بود که بچههایشان را به کمپهای بدون مجوز نفرستند. اداره بهزیستی، وزارت بهداشت و دیگر نهادها هم باید نظارت بیشتری داشته و بعد مجوز بدهند. همین کمپ اعتیاد بروجرد دو سال بود که مجوزش باطل شده بود و ما نمیدانستیم، نزدیک 100 مریض آنجا حضور داشت، چرا این کمپ باید دو سال بدون مجوز فعالیت کند؟
نظر شما